امام علی(ع) در نگاه جرج جرداق

گواهى کمیل بن زیاد به گستردگى علوم امام على(علیه‎السلام) <\/h2>

ابوحمزه ثمالى از عبدالرّحمن بن جلدب روایت کرد که کمیل بن زیاد نَخَعى گفت:

على بن ابیطالب(علیه‎السلام) دست مرا گرفت و به ناحیه جبّان برد. چون به صحرا رسید، نَفَسِ بلندى کشید و فرمود:

یا کُمِیلُ، اِنَّ هذِهِ القُلُوبَ اوْعِیَةٌ فَخَیْرُها اوعاها یا کُمیلُ اِحْفِظ عَنّى ما اقُولُ:

النّاسُ ثِلاثِةٌ، عالِمٌْ رَبّانى، و مُتَعَلِّمٌ عَلَى سَبیلِ نَجاةٍ، وَ هَمَجٌ رَعاعٌ، لِکُلِّ ناعِقٍ اتْباعٌ یَمیلُونَ مَعَ کُلِّ رِیحٍ، لَمْ یَسْتَضیئُوا بِنُورِ العِلْمِ، وَ لَمَ یَلْجَوؤا اِلى رُکْنٍ وَثیقٍ.(1)

«اى کمیل: این دل‎ها مانند ظرف‎هاست و بهترین آنها نگهدارنده‎ترین آنهاست. اى کمیل، حفظ کن آنچه را که مى‎گویم: مردم سه دسته اند:

عالم ربّانى، آموزنده‎اى که بر راه نجات و رهایى است، و مگسان کوچک و ناتوان که از هر آواز کننده‎اى پیروى مى‎نمایند و با هر بادى مى‎روند. از نور دانش روشنایى نگرفته‎اند و به پایه‎اى استوار پناه نبرده‎اند.»

یا کُمِیْلُ: اَلْعِلْمُ خَیْرُ الْمالِ.

اَلْعِلْمُ یَحْرِسُکَ، وَ اَنْتَ تَحْرُسُ الْمالَ وَ الْمالُ تَنْقُصُهُ النَّفَةُ، وَ الْعِلْمِ یَزْکُوا عَلَى الاْنْفاقِ.

یا کُمِیْلُ: مَعْرِفَةُ العِلْمِ دَیْنٌ یَدانُ بِهِ یَکْسِبُهُ الطّاعَةَ فِى حَیاتِهِ وَ جَمیلَ الاْحدُوثَةِ بَعْدَ وَفاتِهِ وَ مَنْفَعَةُ الْمالِ تَزُولُ بِزَوالِهِ. وَالْعِلْمُ حاکِمٌ وَالْمالُ مَحْکُومٌ عَلَیْهِ.

یا کُمِیْل: ماتَ خُزّانُ الْمالِ، وَ الْعُلَماءُ باقُونَ ما بَقِىَ الدَّهْرُ. اعْیانُهُمْ مَفْقُودَةٌ وَ اَمْثالُهُم فى الْقُلُوبِ مَوْجُودَةٌ.

«اى کمیل، دانش بهتر از مال است. علم تو را حراست مى‎کند و تو مال را نگهبانى . مال از انفاق نقصان مى‎پذیرد و دانش با انفاق افزون مى‎گردد. آشنایى با دانش دینى است که بدان در روز قیامت پاداش داده مى‎شود و این امر براى انسان اطاعت در زندگى و یاد نیکو را پس از مرگش به دست مى‎آورد.

اى کمیل، دانش بهتر از مال است. علم تو را حراست مى‎کند و تو مال را نگهبانى . مال از انفاق نقصان مى‎پذیرد و دانش با انفاق افزون مى‎گردد. آشنایى با دانش دینى است که بدان در روز قیامت پاداش داده مى‎شود و این امر براى انسان اطاعت در زندگى و یاد نیکو را پس از مرگش به دست مى‎آورد.

منفعت مال با زوالش از میان مى‎رود. علم فرمانرواست و مغلوب .

اى کمیل، اندوزندگان دارایى از میان مى‎روند و حال آن که دانشمندان باقى هستند تا زمانى که روزگار پا برجاست. وجودهاى دانشمندان گم شده و صورت‎هاى آنها در دل‎ها موجود است.»

ثُمَّ قالَ: ها اِنَّ هیهُنا عِلْما وَ اشارَ اِلى صَدْرِهِ لَوْ اصَبْتُ لَهُ حَمَلَةً بَلَى اصَبْتُ لَقِنا غَیْرَ مَامُونٍ یَسْتَعْمِلُ آلَةَ الدِّینِ فى طَلَبِ الدُّنْیا وَ یَسْتَظْهِرُ بِحُجَجِ اللهِ عَلى اَوْلِیائِهِ وَ بِنِعَمِ اللهِ عَلَى مَعاصِیهِ، اوْ مُنْقادالِحَمَلَةِ الْعِلْمِ، لا بَصیرَةَ لَهُ فى انْحائِهِ .

یَنْقَدِحُ الشَّکُّ فى قَلْبِهِ بَاوَّلِ نْاعِقٍ مِنْ شُبْهَةٍ. اِلاّ لا ذا وَ لا ذاکَ. فَمَنْ هُوَ مَنْهُومٌ بِاللذَّاتِ، سَلِسُ الْقِیادِ اِلى الشَّهَواتِ وَ مُغْرَمٌ بِالْجَمْعِ وَ الادِّخارِ وَ لَیْسَ مِنْ دُعاةِ الدّینِ اقْرَبُ شَبَها بِهِ الانْعامُ یَمُوتُ الْعِلْمُ بِمُوتِ حامِلِیهِ.

آنگاه فرمود:

«هان: اینجا علم فراوانى است "با دست خویش به سینه‎اش اشاره فرمود" اگر براى آن، حاملان و آموزندگانى مى‎یافتم .

بلى مى‎یابم تیزهوش و زیرکى را که ابزار دین را براى کسب دنیا به کار مى‎بندد و با حجّت‎ها و براهین خداوند بر دوستانش برترى مى‎جوید و با نعمت‎هاى پروردگار بر گناهان خود مى‎افزاید، و یا مى‎یابم فرمانبردارى را که از اصحاب و حاملان دانش فرمان مى‎برد ولى در پهلوانش بصیرتى به علم ندارد، با نخستین کسى که به ندا در مى‎دهد شک و تردید در دل او زبانه مى‎کشد.

پس نه اهل امانت است و نه آن. یا کسى است که آزمند لذت‎ها و فرمانبردار شهوات است و یا کسى است که به مال اندوزى شیفته مى‎باشد و از دعوت کنندگان به دین نیست و شبیه‎ترین چیز به چهار پایان است، آرى دانش این چنین با مرگ صاحبانش از میان مى‎رود.»

ثُمَ قالَ: اللَّهُمَّ لا تَخْلُو الاَْرْضَ مِنْ قائِمِ بِحُجَّةٍ إمّا ظاهِرا مَشْهُورا وَ اِمّا خائِفًا مَغْمُورا، لِئَلاّ تَبْطُلَ حُجَجُ اللهُ وَ میثاقُهُ، کَمْ وَ ایْنَ؟ اولئِکَ الاَْقلُّونَ عَدَدا، وَ الاعْظَمُونَ قَدَرا، بِهِمْ یَحْفَظُ اللهُ حُجَجَهُ حَتّى یُودِعُها فى اَشْباهِهِم، هَجَمَ بِهِمُ الْعِلْمُ عَلَى حَقائِقِ الاُْمُورِ.

اى کمیل، اندوزندگان دارایى از میان مى‎روند و حال آن که دانشمندان باقى هستند تا زمانى که روزگار پا برجاست. وجودهاى دانشمندان گم شده و صورت‎هاى آنها در دل‎ها موجود است.

فَباشِرُوا رُوحَ الْیَقینِ، وَاسْتَلانُوا ما آسْتَوْعَرَ الْمُتْرَفُونَ و انِسُوا بِما اسْتَوْحَشَ مِنْهُ الْجاهِلُونَ، صَحِبُوا الدُّنْیا بِابْدانٍ ارْواحُها مُعَلَّقَةٌ بِالَْمحَلِّ الاَْعْلى، یا کُمِیْل، اولئِکَ خُلَفاءُ اللهِ فى ارْضِهِ، وَ الدُّعاةِ اِلى بدینِهِ، آه، آه، شَوْقا اِلَیْهِمْ وَ اِلى رُؤْیَتِهِمْ، وَاسْتَغْفِرُوا اللهَ لَناوِلَهُمْ .

آنگاه فرمود:

«پروردگارا، زمین تهى نمى‎ماند از کسى که حجّت و دین خدا را برپا دارد و آن کس یا آشکار و مشهور است و یا ترسان "بر اثر تبهکارى" و پنهان است .

تا این که حجّت‎ها و پیمان خداوند باطل نگردد. اینان چقدرند و کجایند.

آنان از لحاظ شماره اندکند و از جهت قدر و منزلت با عظمتند. پروردگار با آنها حجّت‎هاى خویش را حفظ مى‎کند تا این که آنها این حجّتها را در مانندهاى خود بسپارد.

دانش و بصیرت با هم براى حقایق امور به آنها روى آورده. پس آنها روح الیقین را لمس کرده‎اند و آنچه را که ناز پروردگار به نعمت دشوار مى‎دانند آسان شمرده‎اند و به آنچه که از آن نادان‎ها وحشت کرده‎اند، خوى گرفته‎اند و با بدن‎هایى که روح‎هاى آنها به جاى بسیار بلند آویخته است در دنیا زندگى مى‎کنند.

اى کمیل، اینان جانشینان پروردگار در روى زمین هستند و دعوت کنندگان به دین او مى‎باشند. آه، آه، بسیار اشتیاق به آنها و به دیدار آنها دارم.»

 

پی‎نوشت:

1- نهج البلاغه، حکمت 147.